پست اول

داشتم توی تنظیمات جیمیل می چرخیدم که یهو یه گزینه دیدم تو این مایه ها که اینو بزنی، کل اکانت و متعلقات رو برات پاک می کنیم! رفتم توی پلاس یه پست نوشتم که وااااای! یه گزینه پیدا کردم وسوسه برانگیز که چنین و چنان میکنه و دو سه تا از رفقا هم اومدن پاش کامنت نوشتن که چه خوب و چه باحال و مثل خونه تکونی میمونه و … .
منم براشون نوشتم با تشکر از حمایتتون و رفتم روی لینک، کلیک کردم.

اکانت گوگلم رو همراه با آرشیو حداقل شش- هفت ساله‌م پاک کردم و رفت. وقتی گوگل برام نوشت که خیلی خوشحال شدیم و بازم این طرفا برگرد، شیر شدم رفتم بقیه ی ایمیل های جیمیل و یاهو م رو هم پاک کردم و وبلاگم رو هم که چند ماه قبل پاک کرده بودم و این شد که در عالم به اصطلاح مجازی، دیگه وجود خارجی نداشتم. دو سه روز از این ماجرا میگذره و من الان کلاً یه ایمیل دارم و یه وبلاگ!

توی اینباکس ایمیلم، به جز دو سه تا ایمیل از گوگل و وردپرس که خوش آمدگویی و ایناست، ایمیل دیگه ای نیست! آدرس ایمیلم رو هم هیچکی نداره! گو اینکه این ماجرا زیاد دووم نمیاره و هر کی کار مهمی باهام داشته باشه، بعد از اینکه یه بار ایمیلش برگشت بخوره، بهم زنگ میزنه که ماجرا چیه، ولی تا اون موقع که باز یواش یواش آدرسم پخش بشه، اینباکس خالی رو عشق است!

پاک کردن آرشیو ایمیل، از سوزوندن عکسای یادگاری و پاره کردن نامه ها و حذف کردن اس‌ام‌اس ها خیلی سخت تره. توی تمام اینا اگه از یه جایی به بعد پشیمون بشی، دست نگه میداری و یه کم از خاطراتت برات میمونه، پاک کردن آرشیو ایمیل اما ماجرای دیگه ای داره.
الکی نبود که آب دهنم خشک شده بود و دستام می لرزید.

پشیمون نیستم.

این ورودی در Uncategorized فرستاده شده است. پایاپیوند به آن را نشانه‌گذاری کنید.

بیان دیدگاه